محمد مهدی دردونه یکی یکدونه

اندر حکایات این چند روز ...

سلام جیگر خاله دیروز شما رفتی خونه ی خودتون برای اولین بار باید همه ی ستاره های آسمون برای پاگشات می اومدن خوشملم   برات بگم این چند روز گذشته شما زردی ات بالا رفت یعنی روز اول فکر کنم 11 و نیم بود حالا جزئیات رو از مامانی میپرسم برات مینویسم بعد زردیت فکر کنم 16 شد دکتر گفت باید دو روز بستری بشی ولی برات دستگاه گرفتن و توی خونه دو روز تو دستگاه بودی الهی بمیرم برات خاله بعد زردیت شد 4 الهی چقدر تو خون دادی عسلم   امروزم قراره آقاجون اینا بیان خونتون اسم نازتو با اذان تو گوشت بگن نفسم   حالا از مامانت اخبار جدید رو میگیرم برات مینویسم عکسم بیام خونتون کلی ازت میگیرم با عکسهای قدیمی ترت میارم برات تو وبت میذارم قربو...
20 آذر 1390
1